غیرت دینی؛ جلسه ششم- محرم ۱۴۰۴
خلاصۀ جلسۀ ششم

تقویت و تحکیم غیرت دینی
برای تقویت غیرت دینی که نشانه‌های آن شامل تولی و تبری، امر به معروف و نهی از منکر، و بدعت‌ستیزی است، سه گام اصلی وجود دارد: شناخت، گرایش، و نهایتاً رفتار.
۱. شناخت:
معرفت عمیق و دقیق: این به معنای درکی فراتر از شناخت شناسنامه‌ای یا وراثتی است.
شناخت کل دین: دین باید به عنوان یک مجموعه کامل شناخته شود، نه با نگاه گزینشی و پذیرش برخی بخش‌ها و رد بخش‌های دیگر.
•  آثار شناخت: این شناخت منجر به شکرگزاری برای نعمت دین و هدایت الهی، نیفتادن در شبهات و تردیدها، و خودداری از افراط و تفریط در امور دینی می‌شود.
۲. آشنایی با آثار غیرت دینی:
غیرت دینی در چهار حوزه تأثیرگذار است: اعتقادی (حفظ دین)، سیاسی (حفظ نظام و حکومت دینی)، اجتماعی و فرهنگی (حفظ ارزش‌ها و سنت‌ها) و اقتصادی (رفع فقر و نابرابری). برای مثال، غیرت دینی شهید نواب صفوی (ره)، یاسر عرفات را به مبارزه واداشت.
۳. شناخت آثار عدم غیرت دینی:
بی‌غیرتی دینی چهار پیامد دارد: مغضوب خداوند واقع‌شدن، آسیب‌دیدن ارزش‌ها، خواری و ذلت و تسهیل نفوذ دشمن.
۴. گرایش (میل):
بعد از شناخت، باید میل و رغبت به غیرت دینی ایجاد شود. مهم‌ترین جنبه این گرایش، تکلیف‌گرایی است؛ یعنی تمرکز بر انجام وظیفه و عمل صالح، بدون این‌که نتیجه ظاهری دنیوی معیار موفقیت یا شکست باشد. این نگاه باعث می‌شود مؤمن هرگز احساس شکست نکند؛ زیرا معیار الهی بر اساس عمل و نیت است، نه دستاوردهای مادی.
در مجموع، شناخت عمیق و کامل دین و آثار غیرت و بی‌غیرتی، در کنار گرایش به انجام تکلیف الهی، بنیان‌گذار غیرت دینی پایدار و عمیق در فرد و جامعه است.


مستندات:
۱. «ثُمَّ أَنْتُمْ هَٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ...»؛ آیه شریفه 85، سوره مبارکه بقره.
۲. «إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ...»؛ آیه شریفه 150، سوره مبارکه نساء.
۳. «کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ...»؛ آیه شریفه 81، سوره مبارکه طه.
۴. «وَلِکُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا...»، آیه شریفه 132، سوره مبارکه انعام.
۵. «مُنِیتُ بِمَنْ لَا یُطِیعُ إِذَا أَمَرْتُ وَ لَا یُجِیبُ إِذَا دَعَوْتُ. لَا أَبَا لَکُمْ، مَا تَنْتَظِرُونَ بِنَصْرِکُمْ رَبَّکُمْ، أَمَا دِینٌ یَجْمَعُکُمْ وَ لَا حَمِیَّةَ تُحْمِشُکُمْ؟ أَقُومُ فِیکُمْ مُسْتَصْرِخاً وَ أُنَادِیکُمْ مُتَغَوِّثاً فَلَا تَسْمَعُونَ لِی قَوْلًا وَ لَا تُطِیعُونَ لِی أَمْراً حَتَّى [تَکْشِفَ] تَکَشَّفَ الْأُمُورُ عَنْ عَوَاقِبِ الْمَسَاءَةِ، فَمَا یُدْرَکُ بِکُمْ ثَارٌ وَ لَا یُبْلَغُ بِکُمْ مَرَامٌ. دَعَوْتُکُمْ إِلَى نَصْرِ إِخْوَانِکُمْ فَجَرْجَرْتُمْ جَرْجَرَةَ الْجَمَلِ الْأَسَرِّ وَ تَثَاقَلْتُمْ تَثَاقُلَ النِّضْوِ الْأَدْبَرِ، ثُمَّ خَرَجَ إِلَیَّ مِنْکُمْ جُنَیْدٌ مُتَذَائِبٌ ضَعِیفٌ، کَأَنَّما یُساقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَ هُمْ یَنْظُرُونَ.»؛ نهج البلاغه، خطبه 39.
۶. «لا تَرَى الجاهِلَ إلاّ مُفْرِطا أو مُفَرِّطا»، نادان را نبینى، مگر افراطگر یا تفریطگر؛ نهج البلاغه، حکمت 70.
۷. «اَلْغَیْرَةُ مِنَ اَلْإِیمَانِ وَ اَلْبَذَاءُ مِنَ اَلنِّفَاقِ‌»، حضرت رسول (ص): غیرت از ایمان است و بی غیرتی از نفاق؛ مجلسى، محمدباقر‏ بن محمدتقی، بحار الأنوار‏، بیروت، دار احیاء التراث العربی‏، چاپ سوم، 1403 ق، ج 68، ص 342.
۸. «انَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُبْغِضُ رَجُلاً یُدْخَلُ عَلَیْهِ فِی بَیْتِهِ وَ لاَ یُقَاتِلُ‌»، حضرت رسول (ص): همانا خداوند عز و جل از مردى که به خانه اش درآیند و او نجنگد نفرت دارد؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون الاخبار الرضا(ع)، تحقیق مهدی لاجوردی، تهران، جهان، بی تا، ج ۲، ص 28.
۹. «کَانَ إِبْرَاهِیمُ‌ أَبِی غَیُوراً وَ أَنَا أَغْیَرُ مِنْهُ وَ أَرْغَمَ اَللَّهُ أَنْفَ مَنْ لاَ یَغَارُ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ‌»، پیامبر خدا (ص): پدرم ابراهیم با غیرت بود و من با غیرت تر از اویم. خدا ، بینى مؤمنى را که غیرت ندارد، به خاک مالد؛ کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفارى و محمد آخوندى، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سوم، 1367 ش، ج 5، ص 536.
۱۰. «اَلرَّاضِی بِفِعْلِ قَوْمٍ کَالدَّاخِلِ مَعَهُمْ فِیهِ»، امام علی (ع): هر که به کردار عده اى راضى باشد، مانند کسى است که همراه آنان، آن کار را انجام داده باشد؛ حر عاملى، محمد بن حسن‏، وسائل الشیعه، تحقیق مؤسسه آل البیت، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ سوم، 1416 ق، ج 16، ص 141.
۱۱. «وَ قَد سَمِعتُ جَدّى رَسولَ اللّهِ (ص) یَقولُ: «الخِلافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلى آلِ أبى سُفیانَ الطُّلَقاءِ وَ أبناءِ الطُّلَقاءِ، فَإِذا رَأَیتُم مُعاوِیَةَ عَلى مِنبَرى فَابقُروا بَطنَهُ»، وَ لَقَد رَآهُ أهلُ المَدینَةِ عَلى مِنبَرِهِ فَلَم یَفعَلوا بِهِ ما اُمِروا ، فَابتَلاهُم بِابنِهِ یَزیدَ »، امام حسین (ع) از جدّم پیامبر خدا (ص) شنیدم که مى‌فرمود: «خلافت اسلامی بر فرزندان ابوسفیان حرام است، و بر آزادشدگان و فرزندان آزاد شدگان حرام است، پس هرگاه معاویه را بر روی منبر من دیدید شکم او را پاره کنید.»، پس سوگند به خدا! مردم مدینه معاویه را بر منبر جدّ من رسول‌خدا (ص) دیدند و دستور پیامبر را اجرا نکردند که خداوند آنها را به پسرش یزید دچار کرد؛ خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (ع)، تحقیق محمد سماوی، قم، انوارالهدی، چاپ دوم، 1381 ش، ج 1، ص 268.
فایل
جزوه
صوت
سخنرانی
مداحی