غیرت دینی؛ جلسه دوم- محرم ۱۴۰۴
 خلاصه جلسه دوم 
تجلی غیرت دینی
اولین و بزرگ‌ترین غیور عالم، ذات باری تعالی است. از آنجا که خیر ذاتاً خیر است و شر ذاتاً شر، خداوندِ خالق این دو، بیش از همگان بر این‌ها اشراف و حساسیت دارد. اوست که احکام را، به دلیل غیرت خود بر حسن و قبح، بنا نهاد تا عبور از مرزها را حدود الهی اعلام دارد. از رسول گرامی اسلام (ص) داریم: «بدانید که خدا حرام را ممنوع فرموده و حدود را مشخص کرده است و کسى غیرتمندتر از خدا نیست و از غیرت اوست که زشت کاری‌ها را حرام فرموده است.»
خداوند نسبت به ملتزمین اوامر و نواهیش هم غیرت دارد و این غیرت در بزنگاه به مدد فرد می‌رسد. هر چه اطاعت بیشتر، غیرت خداوند به فرد بیشتر.
تجلی غیرت در میان انبیا سابقه دیرینه دارد؛ چونان حضرت ابراهیم (ع) در جوانی، به تنهایی، نسبت به بزرگ‌ترین گناه، نزدیکان خویش را انذار کرد و از اقدام آنان نترسید. حضرت یوسف (ع) زندان را درحالی محبوب‌تر از وسوسه‌های زنان دانست که در ناز و نعمت در کاخ بزرگ شده بود.‌ حضرت موسی (ع) غیرتمند به توحید و غضبناک به قوم عمل کرد؛ زمانی که قوم بعد از معجزات گوساله‌پرست شده بودند. تا رسول گرامی اسلام (ص).
از امیرالمومنین (ع) نقل است: «پیامبر خدا (ص) براى دنیا به خشم نمى‌آمد اما هرگاه حق او را به خشم مى‌آورد، هیچ کس او را نمى‌شناخت و هیچ چیز نمى‌توانست جلوی خشم او را بگیرد تا آن‌گاه که حق را می‌گرفت.» 
نمونه غیرت دینی در ائمه اطهار زیاد است، به چند مورد اکتفا می‌کنیم. امیرالمومنین (ع) حدود الهی را اجرا می‌کرد ولو بر پسر خلیفه دوم یا حاکم کوفه. صلح با باطل را در جنگ صفین نپذیرفت؛ اگرچه مصلحتی به نظر می‌آمد.
حضرت اباعبدالله (ع) در مسیر کربلا می‌فرمود: «ألاَ تَرَونَ أنَّ الحَقَّ لا یُعمَلُ بهِ ، و أنَّ الباطِلَ لا یُتَناهى عَنهُ» آیا نمى‌بینید که به حق عمل نمى‌شود و از باطل نهى نمى‌شود؟ «لِیَرغَبِ المُؤمنُ فی لِقاءِ اللّهِ مُحِقّا» حق است که مومن در این شرایط به پروردگارش روی بیاورد «فإنّی لا أرَى المَوتَ إلاّ سَعادَةً، و لا الحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ إلاّ بَرَما» این است غیرت اباعبدالله (ع).
اما غیرت دینی چه نشانه‌هایی دارد و آیا ما مزین به این صفت هستیم؟ 
اول نشانه غیرت دینی، تولی و تبری است؛ اهل دوست داشتن خداوند و دشمن داشتن دشمنان خدا بودن. قرآن کریم در این خصوص می‌فرماید: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ». اگر به راستی و با اخلاص به خداوند باری تعالی و ائمه اطهار (ع) علاقه‌مندیم، دوستی با دشمنانشان را تاب نمی‌آوریم.



مستندات:
۱. «اذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِیلُ...»؛ آیه شریفه 52، سوره مبارکه انبیاء.
۲. «وَتَاللَّهِ لَأَکِیدَنَّ أَصْنَامَکُمْ...»؛ آیات شریفه 57 و 58، سوره مبارکه انبیاء.
۳. «قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ...»؛ آیه شریفه 33، سوره مبارکه یوسف.
۴. «وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَىٰ إِلَىٰ قَوْمِهِ...»؛ آیه شریفه 150، سوره مبارکه اعراف.
۵. «لکم فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ...»؛ آیه شریفه 21، سوره مبارکه احزاب.
۶. «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِینَ مَعَهُ...»؛ آیه شریفه 29، سوره مبارکه فتح.
۷. «قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ»؛ آیه شریفه 10، سوره مبارکه ذاریات.
۸. «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا...»؛ آیه شریفه 161، سوره مبارکه بقره.
۹. «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ...»؛ آیه شریفه 61، سوره مبارکه آل عمران.
۱۰. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ...»؛ آیه شریفه 10، سوره مبارکه حجرات.
۱۱. «لا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ...»؛ آیه شریفه 22، سوره مبارکه مجادله.
۱۲. «وَقَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتَابِ...»؛ آیه شریفه 140، سوره مبارکه نساء.
۱۳. «ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَیَتَمَتَّعُوا...»؛ آیه شریفه 3، سوره مبارکه حجر.
۱۴. «فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ»؛ آیه شریفه 19، سوره مبارکه مدثر.
۱۵. «وَقَالَ نِسْوَةٌ فِی الْمَدِینَةِ...»؛ آیات شریفه 33-30، سوره مبارکه یوسف.
۱۶. «وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَىٰ...»؛ آیه شریفه 150، سوره مبارکه اعراف.
۱۷. «یَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّکَ غَضِبْتَ لِلَّهِ، فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ؛ إِنَّ الْقَوْمَ خَافُوکَ عَلَى دُنْیَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَى دِینِکَ، فَاتْرُکْ فِی أَیْدِیهِمْ مَا خَافُوکَ عَلَیْهِ وَ اهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَیْهِ...»؛ نهج‌البلاغه، خطبه 130.
۱۸. «أَلَا وَ إِنِّی قَدْ دَعَوْتُکُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَیْلًا وَ نَهَاراً وَ سِرّاً وَ إِعْلَاناً وَ قُلْتُ لَکُمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ یَغْزُوکُمْ. فَوَاللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا فَتَوَاکَلْتُمْ وَ تَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَیْکُمُ الْغَارَاتُ وَ...»؛ نهج‌البلاغه، خطبه 27.
۱۹. «ألا و إنَّ اللّه َحَرَّمَ الحَرامَ و حَدَّ الحُدودَ و ما أحَدٌ أغیَرَ مِن اللّه ِو مِن غَیرَتِهِ حَرَّمَ الفَواحِشَ»، پیامبر (ص): بدانید که خدا حرام را ممنوع فرموده و حدود را مشخص کرده است و کسى غیرتمندتر از خدا نیست و از غیرت اوست که زشت کاری‌ها را حرام فرموده است؛ حر عاملى، محمد بن حسن‏، وسائل الشیعه، تحقیق مؤسسه آل البیت، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ سوم، 1409 ق، ج 20، ص 321 و 322.
۲۰. «أُتِیَ اَلنَّبِیُّ (ص) بِأُسَارَى فَأَمَرَ بِقَتْلِهِمْ وَ خَلاَ رَجُلا مِنْ بَیْنِهِمْ فَقَالَ اَلرَّجُلُ یَا نَبِیَّ اَللَّهِ کَیْفَ أَطْلَقْتَ عَنِّی مِنْ بَیْنِهِمْ فَقَالَ أَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ عَنِ اَللَّهِ جَلَّ جَلاَلُهُ أَنَّ فِیکَ خَمْسَ خِصَالٍ یُحِبُّهَا اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ اَلْغَیْرَةُ اَلشَّدِیدَةُ عَلَى حَرَمِکَ وَ اَلسَّخَاءُ وَ حُسْنُ اَلْخُلُقِ وَ صِدْقُ اَللِّسَانِ وَ اَلشَّجَاعَةُ فَلَمَّا سَمِعَهَا اَلرَّجُلُ أَسْلَمَ وَ أَحْسَنَ إِسْلاَمَهُ وَ قَاتَلَ مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ قِتَالا شَدِیدا حَتَّى اُسْتُشْهِدَ»، امام باقر (ع) فرمود: چند اسیر نزد پیامبر (ص) آوردند، ایشان دستور داد همۀ آنها را به جز یک نفر کشتند. آن مرد گفت: اى رسول خدا، چرا مرا از بین آنان آزاد گذاشتى؟ فرمود: جبرئیل از طرف خدا به من خبر داد که در تو پنج خصلت است که خدا و رسولش آن را دوست دارند: تعصب شدید در مورد خانواده‌ات، سخاوت، خوش اخلاقى، راستگویى، شجاعت، آن مرد چون این صفات را شنید مسلمان شد، و مسلمانى نیکو شد، و به همراه رسول خدا (ص) به جهاد رفت و خوب مبارزه کرد تا شهید شد؛ حر عاملى، محمد بن حسن‏، وسائل الشیعه، تحقیق مؤسسه آل البیت، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ سوم، 1409 ق، ج 20، ص 155.
۲۱. «کانَ اَلنَّبِیُّ (ص) لا یَغضَبُ للدنیا فإذا أغضَبَهُ الحقُّ لَم یَعرِفْهُ أحَدٌ و لم یَقُمْ لِغَضَبِهِ شَیءٌ حتّى یَنتَصِر لَهُ»، امام علی (ع): پیامبر خدا (ص) براى دنیا به خشم نمى‌آمد اما هرگاه حق او را به خشم مى‌آورد، هیچ کس او را نمى‌شناخت و هیچ چیز نمى‌توانست جلو خشم او را بگیرد تا آن گاه که انتقام [حق را] مى‌گرفت؛ فیض کاشانی، ملا حسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، تصحیح علی اکبر غفاری، جامعه مدرسین قم، چاپ دوم، بی‌تا، ج 5، ص 303.
۲۲. «أ لاَ تَرَونَ أنَّ الحَقَّ لا یُعمَلُ بهِ و أنَّ الباطِلَ لا یُتَناهى عَنهُ  لِیَرغَبِ المُؤمنُ فی لِقاءِ اللّه ِ مُحِقّا فإنّی لا أرَى المَوتَ إلاّ سَعادَةً و لا الحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ إلاّ بَرَما»، امام حسین (ع) می‌فرمایند: آیا نمى‌بینید که به حق عمل نمى‌شود واز باطل نهى نمى‌شود؟ براستى که مؤمن باید به [مرگ و ]دیدار خدا روى آورد. پس من مرگ را جز سعادت، و زندگى با ستمگران را جز رنج و ملال نمى‌بینم؛ ابن شیعه، حسن بن علی، تحت العقول، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1404 ق، ج 1، ص 245.
۲۳. «هَلِ الدِّینُ إلاّ الحُبُّ؟»، امام صادق (ع): آیا دین چیزى جز محبّت است؟؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، تصحیح هدایت الله مسترحمی و دیگران،  بیروت، چاپ سوم، 1403 ق، ج 27، ص 95.
۲۴. «وَ قِیلَ لِلصَّادِقِ (ع) ِانَّ فُلاَناً یُوَالِیکُمْ إِلاَّ أَنَّهُ یَضْعُفُ عَنِ اَلْبَرَاءَةِ مِنْ عَدُوِّکُمْ فَقَالَ هَیْهَاتَ کَذَبَ مَنِ اِدَّعَى مَحَبَّتَنَا وَ لَمْ یَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّنَا»، شخصی آمد خدمت امام صادق (ع) و گفت کسی شمارا خیلی دوست دارد ولی با دشمنان شما کاری ندارد. حضرت فرموند دروغ می‌گوید. کسی اگر ما را دوست داشته باشد از دشمنان ما برائت می‌جوید؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، تصحیح هدایت الله مسترحمی و دیگران،  بیروت، چاپ سوم، 1403 ق، ج 27، ص 58.
۲۵. «مَثَلُ المُؤمِنینَ فی تَوادِّهِمْ وَ تَعاطُفِهِمْ وَ تَراحُمِهِمْ مَثَلُ الجَسدِ، إذا اشتکى مِنهُ عُضوٌ تَداعى سائرُ الجَسَدِ بالسَّهَرِ و الحُمّى»، پیامبر خدا (ص): مؤمنان در دوستى، عطوفت و مهر ورزى نسبت به هم چونان یک پیکرند؛ که هرگاه عضوى از آن به درد آید، دیگر اعضا را بى خوابى و تب فرا مى‌گیرد؛ ؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، تصحیح هدایت الله مسترحمی و دیگران، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق، ج 58، ص 150.
۲۶. «یا محمد مَن عطِلَ حَدّاً مَن حُدودی فَقَدْ عانَدَنِی وَطَلَبَ بِذلِکَ مُضادَّتی»، اى محمّد! هرکس یکى از
فایل
جزوه
صوت
سخنرانی
مداحی