غیرت دینی؛ جلسه چهارم- محرم ۱۴۰۴
خلاصه جلسه چهارم

ضرورت پاسداری از اصالت دین و مبارزه با انحرافات
ادامه نشانه‌های غیرت دینی:
۱. توّلی و تبرّی: دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا بدون هیچ ملاحظه‌ای؛ امام صادق (ع): «دروغ می‌گوید هر کس که ادعا می‌کند دوست ماست ولی از دشمن ما بیزاری نجوید.»
۲. امر به معروف و نهی از منکر: احساس مسئولیت و دوست داشتن دیگران؛ از روی محبت و با روی باز، نه با بی‌احترامی و سرک کشیدن. گناه توهین به مرتکب منکر می‌تواند بدتر از گناه خود او باشد.
۳. بدعت‌ستیزی:
• بدعت نه هر امر جدیدی؛ بلکه یعنی افزودن چیزی به دین که جزء آن نیست. معنای ضمنی بدعت‌گذاری یعنی ناقص دانستن دین کامل الهی. در صورتی‌که دین خدا کامل است و نیازی به تکمیل‌شدن توسط انسان ندارد. امام باقر (ع): «به خدا آن‌چه از زمان خلقت آدم تا به آخر رسیدن دنیا مورد احتیاج اولاد آدم است در آن [کتابی که به دست حضرت رسیده] است.». علاوه‌بر این، اضافه‌کردن امری به دین، در حال کامل بودنش، باعث حذف سنتی از آن می‌شود. حضرت امیرالمؤمنین (ع): «هیچ بدعتی در دین ایجاد نمی‌شود؛ مگر آن‌که سنتی ترک گردد.»
• ریشه‌ی اصلی انحرافات و بدعت، فساد محیط اجتماعی به‌ویژه در حاکمان و عالمان است: 
پیامبر (ص): «دو گروه از امت من اگر صالح شوند، امّتم صالح مى‌شوند و اگر فاسد شوند، امّتم فاسد مى‌شوند؛ عالمان و حاکمان.» اصلاح جامعه از اصلاح رأس هرم حاکمیت آغاز می‌شود. امام حسین (ع) هم هدف اصلی قیام خود را مقابله با یزید قرار داد. یزید نه تنها یک حکم جزئی؛ بلکه اصل نبوت و اساس دین اسلام را نشانه گرفته بود.
• اقدامات و اولویت‌ها در بدعت‌ستیزی: 
ـ عمل مهم‌تر از گفتار در اصلاح جامعه است. 
ـ باید بین بدعت‌های جزئی و غیرخطرناک و بدعت‌های نابودکننده (هادم) دین تمایز قائل شد. این بدعت‌ها می‌توانند بخشی از دین مثل وجوب پرداخت خمس یا تعداد رکعات نماز را انکار کنند یا این‌که مثل انکار یزید، منکر اصل دین و نبوت باشند.
بدعت همچون موریانه است که اساس دین را متزلزل ساخته و آن را از بین می‌برد.



مستندات:
۱. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا...»؛ آیه شریفه ۷، سوره مبارکه محمد(ص).
۲. «إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ…»؛ آیه شریفه ۱۵۹، سوره مبارکه انعام.
۳. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا…»؛ آیه شریفه ۵۹، سوره مبارکه نساء.
۴. «ما أُحْدِثَتْ بِدْعَةٌ إِلَّا تُرِکَ بِهَا سُنَّةٌ، فَاتَّقُوا الْبِدَعَ وَ الْزَمُوا الْمَهْیَعَ؛ إِنَّ عَوَازِمَ الْأُمُورِ أَفْضَلُهَا، وَ إِنَّ [مُحْدَثَاتِهَا] مُحْدِثَاتِهَا شِرَارُهَا»، هیچ بدعتى ایجاد نشد مگر این که سنتى با آن متروک گشت، بنابراین از بدعت ها بپرهیزید و راه راست و روشن را رها نکنید; چرا که سنت هاى ریشه دارِ پیشین (اسلام)، برترین اموراست و بدعت ها، بدترین کارهاست؛ نهج البلاغه، خطبه 145.
۵. «فَاعْلَمْ أَنَّ أَفْضَلَ عِبَادِ اللَّهِ عِنْدَ اللَّهِ إِمَامٌ عَادِلٌ هُدِیَ وَ هَدَى، فَأَقَامَ سُنَّةً مَعْلُومَةً وَ أَمَاتَ بِدْعَةً مَجْهُولَةً، وَ إِنَّ السُّنَنَ لَنَیِّرَةٌ لَهَا أَعْلَامٌ وَ إِنَّ الْبِدَعَ لَظَاهِرَةٌ لَهَا أَعْلَامٌ. وَ إِنَّ شَرَّ النَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ إِمَامٌ جَائِرٌ ضَلَّ وَ ضُلَّ بِهِ، فَأَمَاتَ سُنَّةً مَأْخُوذَةً وَ أَحْیَا بِدْعَةً مَتْرُوکَةً؛ وَ إِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُولُ یُؤْتَى یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِالْإِمَامِ الْجَائِرِ وَ لَیْسَ مَعَهُ نَصِیرٌ وَ لَا عَاذِرٌ، فَیُلْقَى فِی نَارِ جَهَنَّمَ فَیَدُورُ فِیهَا کَمَا تَدُورُ الرَّحَى ثُمَّ یَرْتَبِطُ فِی قَعْرِهَا. وَ إِنِّی أَنْشُدُکَ اللَّهَ [أَنْ] أَلَّا تَکُونَ إِمَامَ هَذِهِ الْأُمَّةِ الْمَقْتُولَ...»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۶۴.
۶. «وَ اِنّی لَمْ اَخْرُجْ اَشِراً وَ لا بَطِراً وَ لا مُفْسِداً وَ لا ظالِماً وَ اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْاِصْلاحِ فِی اُمَّهِ جَدّی (ص) اُریْدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَنْهی عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اَسیْرُ بِسیرَهِ جَدّی وَ اَبی علی بن ابی طالِبٍ (ع).»، من برای خوش‌گذرانی، غرور، فساد یا ظلم قیام نکردم؛ بلکه قیام من برای اصلاح در امت جدم رسول خدا (ص) است. می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و بر اساس سیره جدم محمد (ص) و پدرم علی بن ابی‌طالب (ع) رفتار نمایم؛ مجلسی، محمد بن باقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث، چاپ دوم، 1362 ش، ج 44، ص 329.
۷. «صِنْفَانِ مِنْ أُمَّتِی إِذَا صَلَحَا صَلَحَتْ أُمَّتِی وَ إِذَا فَسَدَا فَسَدَتْ اَلْأُمَرَاءُ وَ اَلْقُرَّاءُ.»، پیامبر(ص): دو طایفه از امت من هستند هر گاه آنان شایسته شوند امت شایسته مى‌شود وهرگاه تباه شوند، امت تباه شود؛ دانشمندان و زمامداران؛ حرّعاملی، محمد بن حسن، وسائل‌الشیعه، قم، مؤسسه آل‌البیت، چاپ سوم، 1374 ش، ج 6، ص 183.
۸. «مَنْ رَأَى سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرُمِ اللهِ نَاکِثاً لِعَهْدِ اللهِ مُخَالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللهِ یَعْمَلُ فِی عِبَادِ اللهِ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ ثُمَّ لَمْ یُغَیِّرْ بِقَوْلٍ وَ لَا فِعْلٍ کَانَ حَقِیقاً عَلَى اللهِ أَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ»،پیامبر(ص): اگر حاکمی ستمگر بر سر کار بیاید که حرام خدا را حلال کند، عهدهای الهی را بشکند؛ یعنی دستورات قرآن را کنار بگذارد، با سنّت رسول الله (ص) مخالف باشد و در بین بندگان نیز به معصیت و دشمنی رفتار کند و از این طرف هم حتّی یک نفر با قول و فعلش با او مقابله و برخورد نکند، سزاوار است که خدا جایگاه آنها را در یک جای جهنّم قرار دهد؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403 ق، ج ۴۴، ص 382.
۹. «اِنّا لِلّهِ وَاِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ وَعَلَى الاْسْلامِ الْسَّلامُ اِذ قَدْ بُلِیَتِ الاْمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ یَزیدَ، وَلَقَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهِ(ص) َقُولُ: اَلْخِلافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلى آلِ اَبى سُفیانَ»، امام حسین(ع): ما از آن خدا هستیم و به سوی او باز می‌گردیم، و اسلام در آرامش است، اما این امت گرفتار کسی شده است مانند یزید. من شنیده‌ام که جد من، رسول خدا (ص)، فرموده است: خلافت بر خاندان ابوسفیان حرام است؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403 ق، ج ۴۴، ص 326.
فایل
جزوه
صوت
سخنرانی
مداحی